mosafer

 میخام انتخاب واحدکنم سایت  کمکی ایراد داره  منم از این فرصت استفاده کردم و

اومدم سراغ وبچشمک

این داستان مربوط به قورباغه و عقربه:

روزی عقربی میخواست عرض رودخانه را بپیماید ناگهان چشمش به قورباغه افتاد

پس گفت:آقای قورباغه!من عقرب هستم بایداز رودخانه رد شوم تا در آن

سوی آب به خانواده ام برسم.اجازه می دهی  سوارپشتت بشوم؟

قورباغه نگاهی کرد و گفت: گمان نمیکنم.او گفت چطور؟ قورباغه گفت:

تو عقرب هستی وعقرب قورباغه رانیش میزند.اگر مرا وسط راه نیش بزنی وهلاکم

کنی چه کنم؟عقرب نگاهی به او انداخت وگفت:آقای قورباغه کمی از مغزت استفاده کن

اگر تورا نیش بزنم وبکشم خودم هم غرق می شوم و من قصدمردن ندارم.قورباغه کمی گیج شد وگفت:

باشه!پس اجازه داد عقرب به پشتش بپرد وشروع به طی کردن عرض رودخانه نمود.

اما وسط راه ناگهان عقرب او را نیش زد برایش باورکردنی نبود در حالی که در آب

فرو می رفت فریاد میزد چرا این کار را کردی؟ من دارم می میرم اما تو هم

خواهی مرد چراچنین کردی؟ و عقرب جواب داد:((چون من عقرب هستم واین طبیعت عقرب است که قورباغه را

نیش بزند.))

به نظر من خیلی جالب بود نه!!!

+نوشته شده در جمعه 11 بهمن 1392برچسب:,ساعت15:18توسط rahele | |

صبورانه در انتظار زمان بمان:

هرچیز در زمان خود رخ میدهد....

حتی اگر باغبان.باغش را غرق آب کند

درختان خارج از فصل خود میوه نمیدهند

+نوشته شده در سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:,ساعت16:24توسط rahele | |

با ارزش ترین هدیه ای که میدی وقته میدونی چرا؟

چون وقتی برای یکی وقت گذاشتی...

ثانیه ولحظه هایی از عمرت....

که درحال گذراند و هیچوقت برنمیگردند...

دراختیارش میزاری

پس...دقت کنید داریدبرای کی وقت میزارید!!!

+نوشته شده در سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:,ساعت16:0توسط rahele | |